سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آن که حساب نفس خود کرد سود برد ، و آن که از آن غافل ماند زیان دید ، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید . و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید . [نهج البلاغه]
 
امروز: چهارشنبه 103 اردیبهشت 5

هو الطیف 

از آخرین پستی که روی وبلاگ گذاشته ام مدتها می گذرد که بیشتر به دلیل گرافتاریهای کاری بوده که امیدوارم عذر خواهی بنده از این بابت پذیرا باشید خوب لااقل در این مدت بنا به در خواست دوست عزیزمان پسر شجاع قالب وبلاگ را تغییر دادم که امیدوارم خوشتون اومده باشه

 

از سمت راست : جناب آقای هرندی - حاج آقا خمسه ایی - جناب آقای مکارم - استاد زند وکیل و جناب آقای سپهوند

اما چه خبر :

دقیقا روز 7/3/87 بود که یک پژو با پلاک دولتی وارد دانشگاه شد دو نفر از حراست دانشگاه پیام نور مرکز آنروز برای بازرسی و تحقیقات در مورد جریانات اخیر دانشگاه وارد دانشگاه شدند تا آنجا که بنده اطلاع پیدا کردم آقای ( ه ) از فعالین کانون قرآن و نهج البلاغه که همه ما دیگر خیلی خوب ایشان را می شناسیم با مراجعه به حراست دانشگاه پیام نور مرکز خود را نماینده بسیج دانشجویی و انجمن های علمی معرفی کرده و جریانات اخیر دانشگاه را ( کامل یا ناقص !!!!!!) توضیح داده روزی که تازه مشخص شد جناب مصطفوی که تا دیروز خود را حراست دانشگاه معرفی می کرد اصلا حکم مسئولیت حراست ندارد !!!!!!

پس از آن روز ابلاغیه رسمی کمیته انظباتی به دست چهار تن از دانشجویان ( ه ، ح ، ه ، د ) رسید و در نهایت حکم کمیته انظباتی تعلیق این چهار نفر از یک ترم تحصیل در دانشگاه بود . و در فاصله 10 روز مانده به امتحانات دانشگاه شایعه قرار گرفتن چهار نفر دیگر در لیست کمیته انظباتی پیچید .

شایعه وجود یک نامه از جانب دوست دختر پاکدامن در دست استاد زند وکیل و بعد حادثه ای که برای ایشان در اتاق کارشان رخ داد و حضور مأمور نیروی انتظامی و اورژانس در دانشگاه

دادگاهی شدن پاکدامن البته اینکه محکوم شد یا .......... بنده اطلاعی ندارم گرچه پاکدامن گردن کلف تر از این حرف ها بود که محکومش کنند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اما یک سؤال اساسی استاد زند وکیل که مدام از عدالت صحبت می کرد چه اتفاقی افتاد که به یکباره سکوت کرد آن هم با آن همه جهت گیری تندی که علیه برخی مسئولین فاسد داشت

استاد زند وکیل همیشه در صحبت هایشان تأکید داشتند که بالاخره مسئولین فاسد را اخراج خواهند کرد اما ظاهرا یک بخش از این جلسات به منزل استاد زند وکیل منتقل شد و ماجرای SMS های آقای ( ه ) به برخی از بچه ها و دعوت به منزل استاد زند وکیل برای زیارت آل یاسین ؟!

و حالا بعد از گذشت تمام ماجرا ها از 29 فروردین ( حضور جناب دکتر علی احمدی در دانشگاه ) و اخراج جناب حسینی جناب حجت الاسلام دکتر کرمی رسما پست معاونت آموزشی دانشگاه را در دست گرفتند اینکه اکنون جناب حسینی با چه پستی و در چه جایگاهی در دانشگاه فعالیت می کنند خدا می داند شاید به طور ناگهانی دکتر محمد رضایی از مقام ریاست عزل شده و جناب حسینی در مسند ریاست دانشگاه قرار بگیرند !!!!!!

مانند دکتر خاکباز نمی دانم چند نفر از شما ایشان را می شناختید پاسداری که بعد از دکتر نجفی ریاست دانشگاه را بر عهده گرفتند و حدود یک هفته هم در اتاق ریاست قرار گرفتند ظاهرا ایشان بسیار قاطع هم عمل می کردند اما به دلیل زیر آب زنی کارکنان زندانی که در آن درس می خوانیم شخص دکتر علی احمدی و جناب ( ب ) ایشان را عزل می کنند خود دکتر علی احمدی خطاب به اقای خاکباز گفتند :

با عزل شما در این پست آخرتم را به دنیایم فروتم !!!!!!!!!‌ این همان زمانی بود که دکتر علی احمدی برای پست وزارت نیاز به لطف نمایندگان مجلس داشت ؟؟!!

اما در مورد روند آپ شدن وبلاگ : چنانچه اخبار یا مطلبی به دستم برسد که ارزش قرار دادن در وبلاگ را داشته باشد حتما وبلاگ را آپدیت خواهم کرد .

 


 نوشته شده توسط زخم خوردگان در سه شنبه 87/5/8 و ساعت 9:25 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

خط رو خطهای پیام نور قم
زخم خوردگان
این وبلاگ از طرف جمعی از دانشجویان دانشگاه پیام نور قم نوشته می شود.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 16857
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه